نویسنده | امیلی لاکهارت |
---|---|
مترجم | مهرآیین اخوت |
چاپ | یازدهم |
تعداد صفحات | 348 |
ما دروغگو بودیم
امیلی لاکهارت / مهرآیین اخوت
۳۴,۵۰۰ تومان
گات اصلاً حاضر نبود با من چشم در چشم شود.
شبِ اول گریه کردم و انگشت گزیدم و چیزی نوشیدم که از انبارِ کلرمونت کِش رفته بودم. دیوانهوار چرخیدم و به آسمان رفتم و ستارهها را از ریسمانشان کَندم و به اینور و آنور پرت کردم و پیچ و تاب خوردم و بالا آوردم.
مشتم را به دیوارِ حمام کوبیدم. شرم و خشم را در آبِ سردِ سرد شستم. بعد مثل سگی طردشده (که بهراستی بودم) گوشهی تختم کِز کردم و رعشه گرفتم و پوستم روی استخوانهایم لرزید.
صبحِ فردایش و همهی صبحهای بعد از آن عادی رفتار کردم. چانهی چارگوشم را بالا گرفتم.
قایقسواری کردیم و آتش درست کردیم. در تورنمنتِ تنیس برنده شدم.
یک چلیک بستنی درست کردیم و در آفتاب دراز کشیدیم…
کادنس از خانوادهای قدیمی و متشخص است که عادت دارند همیشه بینقص به نظر بیایند؛ حتا در چشم خودشان، حتا به قیمت پنهانکاری. عادتِ دیگرشان این است که همهی تابستانها، کل خانواده به جزیرهی شخصیشان میروند. بعد در تابستان پانزده حادثهای رخ میدهد و کادنس حافظهاش را از دست میدهد. کسی از حادثه حرف نمیزند و رفتارِ همه از همیشه عجیبتر شده است. بعد تابستان شانزده اجازه نمیدهند کادنس به جزیره بیاید. تابستان هفده خانواده او را در جزیره میپذیرد، اما همه بیمار شدهاند و خانهی قدیمی و خاطرهانگیزشان را کوبیدهاند و خانهای مدرن به جایش ساختهاند و کماکان هیچکس حاضر نیست برایش تعریف کند چه بر سرش آمده. حتا دخترخالهها و پسرخالههایش که حاضر نشده بودند پس از آن حادثه و غیبت دراز با او هیچ ارتباطی برقرار کنند، الان طوری رفتار میکنند که انگار همهچیز بر روال سابق است.
ما دروغگو بودیم رُمانی پیچیده و مدرن با فضایی تعلیقی و پایانبندی بینهایت غافلگیرانه است که بعید است به این آسانی فراموشش کنید. کتاب را بخوانید و اگر کسی پرسید پایانِ قصه چه میشود، مثل همهی شخصیتهای داستان دروغ بگویید.
در انبار موجود نمی باشد
مانا –
سلام
لطفا این کتاب موجود کنید.
الینا –
این کتاب عاااالییییهههههه اخرش تمام حسه کنجکاویه آدم رو برانگیخته میکنه وآخرش…
به نظرم حتما بخونیدش
Ghazal –
خیلی رمان جالبی بود، سبک جالبی هم داشت
فاطمه –
کی این کتاب و میارین ؟
admin –
کتاب تجدید چاپ شد. 🙂
Farmir –
کتاب با قتل راوی شروع میشه؟
با چنین توصیف گرافیکی از خشونت …
یاسمن –
سلام،
بنظر من خیلی بد بود. جوری حالم رو بد کرد که به محض تموم شدنش، با عرض پوزش تمام ورق هاشو پاره کردم و انداختمش دور. حقیقتش بدترین کتابی بود که تاحالا خونده بودم و توصیه میکنم نخونین
Nasim –
سلام
کتاب عالی و بسیار جالب بود. با سرانجامی غیر منتظره که خواننده را در بهت فرو می برد.
mehrnazn1380 –
قشنگ ترین بود